درباره شهید محمد معماریان + مشخصات، وصیتنامه، عکس و فیلم مزار

InShot ۲۰۲۲۰۷۰۴ ۱۱۲۰۴۶۷۲۰ 1656917602135

رزمنده بسیج شهید محمّد معماریان فرزند حاج حبیب که در سن ۱۶ سالگی در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۰۶ در منطقه عملیاتی شلمچه بدرجه رفیع شهادت نائل گردید؛ اسلام اگر همیشه احیاست در سایهٔ جانفشانی ماست. قطعه ۱۲، ردیف ۷ ،شماره ۶۹

تصویر مزار شهید محمد معماریان

IMG ۲۰۲۲۰۷۰۴ ۱۱۰۵۱۸

شهید محمد معماریان

نام پدر : حبیب

ولادت : قم – ۱۳۴۹/۰۵/۲۰

سن در زمان شهادت : شانزده سال

شهادت : شلمچه – عملیات کربلای ۴ – ۱۳۶۵/۱۰/۰۶

مزار : گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم – قطعه ۱۲ ، ردیف ۷ ، شماره ۶۹

ماجرای شفا گرفتن مادر شهید معماریان از زبان خودشان

از نرده های پله کنده شده بود و من متوجه نشدم پایم روی نرده رفت افتادم در جوی سیمانی و سرم به جوی خورد و سرم گیج رفت؛ بد تر از پایم سرم بود که خونریزی کرده بود؛ وقتی میخواستند مرا به بیمارستان ببرند گفتم مرا به بیمارستان نبرید، آنها چادرم را از سرم بر میدارند و بر سرم دست می زنند، سرم انشاءاللّٰه خوب می شود ولی پایم خوب نمی شود؛

مرا ببرید پیش شکسته بند پایم را جا بیندازند، پایم را جا انداختند ولی شب تا صبح من نتوانستم از دردش آرام باشم، صبح به دامادم گفتم برویم درمانگاه عکسی از پایم بگیریم؛ بعد عکس گرفتن گفتند باید به بیمارستان بروید تا پای شما را گچ بگیرند، گفتم نمیخواهم پایم را گچ بگیرند، هشتم محرم به منزل ما آمدند ظرف و دیگ و… برای مسجد ببرند، گفتم از مسجد چه خبر؟ گفتند کار خیلی، ولی کار کن کم، گفتم من میتوانم بیایم؟ پاسخ دادند اگر بیایی خانم های مسجد خوشحال می شوند، گفتم برای رضای خدا می آیم، بلکه خدا و آقا امام حسین (ع) لطفی کنند و پایم خوب شود.

به مسجد رفتیم و شروع کردیم به برنج و سبزی پاک کردن؛ فردای آن روز دو تا عصا برایم تهیه کردند، شب در سینه زنی امام حسین(ع) کمی گریه کردم و گفتم اگر همین یک مقدار کار من قابل قبول شما است، شما از خداوند بخواهید تا فردا کف پای من به زمین برسد من اینجا بیایم دیگ های اینجا و خانه عمه ام را بشویم. این نذر را هم کردم.

شب استراحت کردم صحر عاشورا خواب دیدم در مسجد المهدی هستم، جمعیت در مسجد خیلی زیاد بود ، گفتند برای مسجد دارد کمکی می آید، گفتم بروم جلوی مسجد ببینم کمکی از کجا می آید، رفتم و دیدم دسته ای که می آید خیلی منظم است، شهید آل طه جلوی دسته نوحه میخواند، بچه ها جواب میدهند، هیچ کس کنار من نبود، گفتم او (آل طه ) که شهید شده است، دیدم پسر خودم هم کنار او است، آنها فرد عادی نبودند جمعی از شهدا بودند.

سینه زدند و نوحه میخواندند که دیدم محمد (پسرم) از جمعیت به کنارم آمد مرا بوسید، من هم او با بوسیدم و گفتم خیلی وقت است ندیدمت خیلی بزرگ شده ای، شهید آزادیان هم نزد من آمد، او هم شهید شده بود، گفت حاج خانم خدا بد ندهد، محمد گفت نه، مادر من مریض نیست، گفت مادر اینها چیست در دستت؟ گفتم چیزی نیست مادر ، چند روزی است پایم درد میکنم دارم با عصا راه میروم، گفت چند روزی است که به کربلا رفته ایم از ضریح امام حسین (ع) شال سبزی را برای تو آورده ام، من میخواستم به دیدن شما بیایم آزادیان گفت بیا با هم برویم و به اتفاق همگی با هم آمدیم، به زمین نشست و باند و… را از پایم باز کرد و شال سبز را به پایم بست.

من از خواب بیدار شدم و دیدم پایم خوب شده است و درد نمیکند. هر کجا که قدم بر می داشتم بوی عطرش همه جا را فرا گرفته بود. فرمانداری گفتند اگر حقیقت داشته باشد آقای گلپایگانی باید تایید کنند. دوازدهم محرم خودشان متوجه شدند، آقا آن را روی قلبشان می گذاشتند و میگفتند من تربتی دارم که برای ۱۴۰۰ سال قبل از زیر جسد امام حسین (ع) است و این شال هم بوی آن تربت را میدهد، اندکی از تربت را به من داد و…

کتاب تنها گریه کن

14000830 4149068

اگر دنبال کتابی در مورد این شهید بزرگوار می گردید می‌توانید این کتاب را تهیه فرمایید. کتاب تنها گریه کن به نویسندگی اکرم اسلامی، روایت زندگی مادر شهید محمد معماریان (اشرف سادات منتظری) است.

14000830 0749068

متن وصیتنامه شهید محمد معماریان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ (قرآن کریم)

بنده حقیر خدا محمد معماریان چند خطی به عنوان وصیت برای بازماندگان و رهروان این راه مقدس به یادگار میگذارد. در ابتدا به یگانگی و وحدانیت خداوند متعال و پیامبری حضرت محمد و پیامبران سلف و امامت حضرت علی بن ابی طالب و فرزندان پاکش افرار و اعتراف نموده و از درگاه خداوند متعال میخواهم که ما را از پیروان و شیعیان آنان قرار دهد.

پدر و مادر عزیزم شما از انگیزه و نیت من برای رفتن به جبهه آگاه بودید و می‌دانستید که فرزندتان برای لبیک گفتن به ندای سرور شهیدان امام حسین (ع) و اطاعت از فرمان ولی فقیه و مرجع تقلید حضرت امام بوده، پدر و مادر عزیزم خدا را شکر میکنم که شما را بمن عنایت کرد خیلی بمن حق دارید شما را از صمیم دل و دوست دارم من نمیتوانم از زحمات شما تشکر کنم ولی از خدا میخواهم که از فضل و کرمش شما را مورد رحمت قرار دهد.

پدر و مادر عزیزم از اینکه فرزند خوب و شایسته ای برای شما نبوده ام امیدوارم بخاطر خدا و به بزرگواریتان مرا ببخشید دست هر دوی شما را می بوسم برادر و خواهرانم اگر نتوانستم برادر خوبی برای شما باشم از شما طلب عفو دارم خواهرانم از شما میخواهم همانطور که به میزان فاطمه زهرا (س) در راه و روش تمسک جسته اید باز هم تمسک بجویید و همچون شیر زن کربلا حضرت زینب (س) در شهادتم صبر کنید همه شما را بخدا می سپارم خدایا زندگی و مرگ ما را همچون زندگی و مرگ محمد و آل محمد قرار بده آمین یا رب العالمین .

IMG ۲۰۲۲۰۶۱۵ ۱۱۵۲۰۳

متن صحبت و وصیت شهید محمد معماریان قبل از شهادت با مادرش

مادر، این مرتبه عازم جبهه هستم و دیگر باز نمی‌گردم منتظر نامه من نباش زیرا این دفعه صد درصد شهید میشوم و هیچ شکی در این مسأله ندارم. دوست دارم اگر پیکرم نیامد انتظار نداشته باشید مادر مطمئن باش هر شهیدی که به زمین می افتد حضرت ابا عبدالله سر او را به دامن میگیرد و میهمان سرور شهیدان میشود مادر دعا کن طوری شهید شوم که نیازی به غسل نباشد و آقایم امام حسین (ع) مرا غسل دهد مادر، شما یک کفن از بیت اللّٰه الحرام برای خودت آوردی اگر راضی بودی پیکر مرا با آن کفن دفن نمایید و پارچه متبرکه ای که از مزار شهدای ۷۲ تن سوریه آورده اید روی صورتم بگذارید اگر برای من مجلس در منزل برقرار نمودید راضی نیستم که خانمی بدون حجاب کامل اسلامی در آن مجلس شرکت کند وظیفه شرعی شماست که او را از مجلس اخراج کنید اگر پیکر من به قم آمد و برای شما مقدور بود مرا به مسجد المهدی (ستاد مقاومت) ببرید زیرا من به این مسجد خیلی علاقه دارم که پیکر من یکبار دیگر این خانه خدا را ببیند. مادر از پروردگار بخواه که به شما استقامت و صبر عنایت فرماید تا بتوانی خودت پیکرم را دفن نمایی و به دست خود امانت الهی را به صاحب اصلی برگردانی و بگویی که خدایا امانتت را در راه مقدس اسلام به پیشگاهت تقدیم نمودم و خدایا از ما راضی باش و دنبال پیکرم گریه نکن که دشمن اسلام و انقلاب شاد گردد. فرزند کوچک شما محمد معماریان

IMG ۲۰۲۲۰۶۱۵ ۱۱۴۶۲۹

هدیه به روح پاک شهدا و همهٔ ی مسلمانان جهان بخصوص اهل بیت و معصومین، صلواتی ختم کنیم.

عکس سنگ قبر شهید محمد معماریان

IMG ۲۰۲۲۰۷۰۴ ۱۱۰۸۱۲

7 نظر ها

  1. سلام.روحش شاد ویادش گرامی.انشاءالله خدا توفیق دهد پیرو راه شهدا باشیم.الهی که این شهید عزیز و همه شهدا دستگیر ما دردنیا و آخرت باشند.شادی روح همه رفتگان صلوات

  2. خوشا به حال شهدا که با سرافرازی و چهره شاد به دیدار دوست شتافتند و بدا به حال ما که در زندگی پوچ دنیوی غرق شده ایم. محمدجان دعا کن که خداوند ما را نیز با شهادت به شما ملحق نماید. دستگیر ما در روز حسابرسی باش.

    1. سلام به عاشقان شهدا
      من امروز کتاب تنها گریه کن را تموم کردم با خوندن بخش شهادت شهید چقدر اشک ریختم انسان واقعا شرمنده شهدا میشه مخصوصا شرمنده مادر عزیزی که کم برای انقلاب و اسلام زحمت نکشیده بود
      امروز با خودم گفتم اگر این یک مادر هست اگر اشرف السادات یک زن هست بقیه چین پیشنهاد میکنم هر کی این کتاب رو نخونده حتما بخونه

  3. چه سعادتمند هستند این عزیزان و چه زیان کار هستند افرادی مانند من، که امثال این عزیزان را دیدیم و فریب دنیا را خوردیم. افسوس …

    خداوند مهربان، آیا ما را هم می بخشی و عاقبت به خیر می کنی؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *