با یکی از دوستای فامیلیمون صحبت میکردیم بحث رسید به حجاب گفتش که شما ها هم خیلی امل بازی در میارید یه ذره تحمل کنید یه چند ماه همه ی زن ها سر لخت بیان بیرون بعد دیگه عادی میشه دیگه اون موقع هیچ کسی تحریک نمیشه هیچ کسی به هم نمیریزه خارجو ببین، دیگه سر لخت بودن براشون عادیه
گفتم تو که میدونی من بخاطر کار بابام یه چند صباحی اون ور بودم ،گفتش اره ،گفتم پس اون طرفم دیدم آدم چشم و گوش بسته ای نیستم، گفت آره ، گفتم خب پیشینه مذهبی هم نداشتم ، گفت آره ، گفتم این عادی شدنه تو کت من نمیره، گفت چطور؟ گفتم دو تا نکته میگم خوب دقت کن
نکته اول: آیا هر چیزی عادی بشه خوبه؟
اینکه مثلا فرض بفرمایید اونجا به قول شما میگید دیگه براشون عادی شده این خوبه؟ مگه خودت پرستار نیستی؟ گفت آره، گفتم خب اگه یه بیماری دیگه سر دردش با استامینوفن خوب نشه چیکار می‌کنید ؟ گفت مجبوریم بریم دیگه سراغ دارو های قوی تر
گفتم آها… ببین… پس وقتی یه چیزی برای بدن عادی میشه به این معنا نیستش که از بین می‌ره، می‌ره سراغ دوز قوی تر
گفت حرفت چیه؟ گفتم تو اون خارجی که تو میگی عادی شده، این عادی شدنه خوب نیست، عادی که میشه می‌ره سراغ دوز بالاتر، میرن سراغ ارتباط با همجنس، میرن سراغ ارتباط با حیوانات ، میرن سراغ ارتباطات جنسی خشن، پس عادی شدنه کمک نکرد به برطرف شدنش، فقط صرفاً دوزش قوی تر شده دیگه بدن وقتی با دیدن موی سر و دست و پای مثلاً نپوشیده تحریک نشه، چون کشش بین زن و مرد وجود داره می‌ره سراغ چیزای قوی تر و خدایی نکرده از اون طرف به انحراف کشیده میشه…
یه ذره فکر کرد چون پرستار بود گفت راست میگی، عادی شدنش خیلی خوب نیست.
گفتم و اما نکته دوم، گفت خب نکته دومت چیه؟ گفتم خدا اتفاقا دوست داره که عادی نشه
به عنوان نکته آخر بهش گفتم تصور کن توی جامعه ای که خدا تعریف کرده مرد و زن که میرن بیرون تو خیابون چشمشونو میچرخونن مردم با حجاب می بینن، چیزی نیست که بتونن نگاهشونو باهاش ارضا کنن، زن ها هم میرن بیرون یه عده مرد می بینن که سرشونو انداختن پایین نگاشون نمیکنن دیگه نمیدونن خودشونو به کی باید نشون بدن…
توی این جامعه ای که خدا ترسیم کرده، زن و مرد وقتی میرن بیرون مشتاقن که برگردن خونه خودشون، مجرد مشتاق اینه که بره ازدواج بکنه که بتونه زن، خودشو به یه مرد نشون بده و مرد، بره سراغ یه زنی که بهش محرمه، مال خودشه، حق خودشه، تو اون جامعه ای که خدا ترسیم کرده، بیرون دیگه کسی نمیتونه غذا بخوره، باید بیاد خونه غذا بخوره(غذای روح منظوره)
پس خواهرم حجابتو رعایت کن، خیلی چیزا عادی شدنش خوب نیست، برادر محترم، شما هم نگاهتو کنترل کن؛یاعلی